ایران به عنوان تحریم ها به اقتصاد می رسد

  • 2021-05-27

به عنوان یک مشترک ، شما 10 مقاله هدیه برای ارائه هر ماه دارید. هرکسی می تواند آنچه را که به اشتراک می گذارید بخوانید.

به این مقاله بدهید این مقاله را ارائه دهید

A currency exchange office in Tehran displaying rates in a window. Sanctions over nuclear efforts have starved Iran of cash.

یک دفتر مبادله ارز در تهران در یک پنجره نرخ را نشان می دهد. تحریم های مربوط به تلاش های هسته ای ، ایران پول نقد را گرسنه کرده است. اعتبار. کازمی

  • 30 سپتامبر 2013

تهران - صاحب یک شرکت تولید اتوبوس در اینجا اذعان می کند که او مردی است که روال خود را دوست دارد ، و بنابراین هر روز او به رفت و آمد به دفتر مرکز شهر خود ادامه می دهد. او در آنجا فنجان های چای را سفارش می دهد ، به سفارشات کارخانه خود از طریق تلفن سفارش می دهد و جریان پایداری از برگه هایی را که کارمندانش روی میز او قرار داده اند ، امضا می کند.

"به نظر می رسد که من کار می کنم ، درست است؟"صاحب ، بهمن اوشگی ، گفت ، دستان خود را تاشو کرد."نه. در واقعیت ، من دعا می کنم ، یا برای یک معجزه برای نجات اقتصاد خود یا اینکه یک احمق وارد شود و کارخانه خود را بخرد. "

سالهاست که رهبران ایران از تحریم های اقتصادی غربی تمسخر می کنند و می دانند که می توانند از هر چیزی که به پیش می رود ، فرار کنند. اکنون ، در حالی که آنها به دنبال مذاکره در مورد توافق در مورد برنامه هسته ای خود هستند ، رهبران اذعان می کنند که تحریم ها ، به ویژه موارد اعمال شده در سال 2010 در معاملات مالی بین المللی ، باعث ایجاد کمبود جریان سخت می شوند که اقتصاد کشور را به زانو در می آورد.

این هفته گذشته در نیویورک مشهود بود که رئیس جمهور جدید ایران ، حسن روحانی ، بر لزوم انجام سریع عمل برای حل و فصل وضعیت هسته ای ایران ، شاید در سه تا شش ماه تأکید کرد. در حالی که ممکن است دلایل سیاسی برای عجله وی وجود داشته باشد ، آقای روحانی و سایر مقامات اعتراف کردند که این مجازات ها صدمه دیده است.

در جلسات مکرر در طول هفته ، آقای روحانی و وزیر امور خارجه وی ، محمد جواد زاریف ، گفتند که وضعیت مالی دولت بسیار وحشتناک تر از رئیس جمهور قبلی ، محمود احمدی نژاد است.

آقای روحانی و آقای زریف به طور علنی شدت فشار پول نقد را مشخص نکردند. اما اقتصاددانان غربی معتقدند که نقطه بحران ممکن است بسیار نزدیک تر از آنچه قبلاً تصور می شد ، شاید چند ماه باشد. رسانه های خبری ایران گزارش داده اند که دولت میلیاردها دلار به پیمانکاران خصوصی ، بانک ها و شهرداری ها بدهکار است.

به دلیل تحریم ها ، فروش نفت ، که 80 درصد از درآمد دولت را تشکیل می دهد ، به نصف کاهش یافته است. در حالی که آقای احمدی نژاد ادعا کرده بود که ایران 100 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد ، براساس یک مطالعه جدید توسط Roubini Global Economy ، یک شرکت تحقیقاتی مستقر در نیویورک ، و پایه و اساس بنیاد این کشور تا اواسط سال 2013 به 80 میلیارد دلار کاهش یافته است. دفاع از دموکراسی ها ، یک گروه واشنگتن که از تحریم های شدید علیه ایران حمایت می کند.

اما حتی این مبلغ بسیار زیادی را که به راحتی در دسترس ایران است ، بیش از حد فراتر می برد. سه چهارم 80 میلیارد دلار در حساب های سپرده گذاری در کشورهایی که نفت ایران را خریداری می کنند-نتیجه یک قانون تحریم های آمریکایی است که در ماه فوریه به اجرا درآمد. براساس این قانون ، این پول فقط برای خرید محصولات از آن کشورها قابل خرج کردن است.

حتی دستیابی به 20 میلیارد دلار باقیمانده دشوار است - باید به دلیل اخراج ایران از شبکه جهانی بانکی که توسط مخفف آن Swift شناخته شده است ، به صورت جسمی منتقل شود ، که این اجازه را به پول الکترونیکی منتقل کرده بود.

مارک دوبوویتز ، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی ها گفت: "آنها نمی توانند پول را به ایران برگردانند.""این معضل است که ایران خود را پیدا می کند."

تحریم ها مشکلات دیگری ایجاد می کند. مدیران که قادر به ترتیب دادن تأمین مالی ساده برای معاملات تجاری نیستند، مجبور می شوند چمدان های پول نقد را از طریق صرافی های سطح خیابان به بانکداران مخوف خارج از کشور منتقل کنند. این نه تنها پرهزینه است، زیرا واسطه‌ها در هر مرحله هزینه می‌گیرند، بلکه خطرناک است، پول نقد هدف وسوسه انگیزی برای سارقان است.

مقامات سطح پایین اینجا و تاجران حتی بیشتر از رهبری نگران هستند و برخی می گویند اقتصاد ایران در آستانه فروپاشی است.

ناامیدی هایی که آقای عشقی (با تلفظ Esh-REE) در تلاش برای انجام معاملات تجاری معمولی با آن مواجه می شود، طبق همه حساب ها معمولی است.

یک کارآفرین خودساخته به نام آقای عشقی، 43 ساله، گفت که پس انداز کافی برای چهار ماه دیگر دارد. او گفت پس از آن، اگر چیزی تغییر نکند، باید مسیر سختی را به سمت شهر فقیر ملایر طی کند و به 100 کارمند باقی مانده خود - از 200 کارمند چند سال پیش - بگوید که کارخانه را تعطیل می کند. او گفت که تحریم ها هزینه تجارت را به قدری افزایش داده است که او با هر اتوبوسی که کارخانه پیدا می کند ضرر می کند.

آقای عشقی می‌گوید: «همان‌طور که شتر می‌تواند روی چربی کوهانش در بیابان زنده بماند، من نیز در سال‌های اخیر با پس‌اندازم زنده مانده‌ام»."اما اکنون پایان نزدیک است. من دارم بیخیال میشم؛ من دارم تسلیم میشم."

قبل از اعمال تحریم ها، آقای عشقی که موهای پرپشتش از زمان شروع کارش در سال 2005 سفید شده است، در گوشه ای از دفترش به سمت بانک می رفت. در آنجا اعتبار نامه ای را امضا می کرد تا قطعات را از چین بخرد، قسمت کوچکی از سفارش خود را از قبل پرداخت کند، با کارمند چای بخورد و در کمتر از یک ساعت پشت میزش برگردد.

اما این روزها همه چیز بسیار پیچیده تر شده است. وقتی آقای عشقی الان می‌خواهد برای اتوبوس‌هایش قطعات سفارش دهد، باید رویه‌ای طولانی، پیچیده و بعضا خطرناک را دنبال کند.

شریک او در چین نیز با خودروسازان اروپایی کار می کند که اگر بدانند با یک ایرانی سروکار دارد، ممکن است او را به عنوان تامین کننده کنار بگذارند و تا حد مرگ می ترسند که «آمریکایی ها» متوجه شوند و او را با جریمه های سنگین مجازات کنند. آقای عشقی گفت: "آنها با من مانند یک معشوقه رفتار می کنند که باید مخفی بماند."

برای جلوگیری از شناسایی، شریک زندگی او از طریق شخص ثالث کار می کند. آقای عشقی گفت: «بیایید این واسطه را آقای چن بنامیم."آقای. چن می‌گوید: «بدون اعتبار اسنادی»، زیرا آمریکایی‌ها قبلاً تنها بانکی را که مایل به همکاری با ایران در چین است، یعنی بانک کونلون، جریمه کرده‌اند.

بنابراین آقای عشقی بدون هیچ اعتبار بانکی باید از طریق بانکی در دبی که همسر و فرزندانش به آنجا نقل مکان کرده اند، تمام پول را از قبل به بانکدار پرداخت کند. ابتدا باید تمام ریال های نقدی، پول ایران را جمع کند و به صرافی بدهد. سپس صرافان پول نقد را از طریق پیک به شرکای کشورهای دیگر می فرستند که برای پر کردن این خلأ وارد عمل شده اند و تا 10 درصد هزینه نقل و انتقال درخواست می کنند.

آقای عشقی در حالی که دستانش را به نشانه ناامیدی در هوا بلند کرد، گفت: «هفته گذشته یکی از این صرافان ناپدید شد و حدود 160000 دلار از من دزدید.

به جز دزدی، پرداخت به آرامی به بانکدار چینی می‌رسد که او نیز کاهش می‌دهد. تنها در این صورت است که شرکت چینی شروع به تکمیل سفارش آقای عشقی می کند. آنها وعده بارگیری را در 10 روز می دهند، اما دو ماه طول می کشد.

وقتی محموله در نهایت به کارخانه رسید، آقای عشقی گفت که "مشکلات زیادی وجود دارد" و گفت که احساس می کند از همه طرف ضرر می کند. او گفت که اگر محصولات دیر یا معیوب باشد، کار زیادی نمی تواند در این زمینه انجام دهد."چکار کنم؟انرا پس بفرستید؟این غیرممکن است، "او گفت."من باید به همه اعتماد کنم و همه خطرات را بپذیرم."

در ماه ژوئیه، او به شوخی گفت، زمانی که متوجه شد پرزیدنت اوباما تحریم هایی را علیه هر شرکتی که با صنعت خودروسازی ایران کار می کند، تقریباً دچار حمله قلبی شده است. او گفت: «این من هستم. من به 100 خانواده در شهری غذا می دهم. هیچ کس کار ندارد، آیا آقای اوباما با رهبران ما جنگ اقتصادی می کند یا با ما؟

یکی از تحلیلگران اقتصادی که خواست نامش فاش نشود، گفت که تاجران در ایران این اتفاق را دیده اند و در حال سازگاری هستند. این تحلیلگر گفت: "اما دولت در پیش بینی های خود کند و بسیار خوش بینانه عمل می کند.""اکنون آنها شروع به احساس قدرت کامل آنچه بر آنها رها شده است."

تحریم ها تحریفات متعددی را در زندگی روزمره ایجاد کرده است. به عنوان مثال، ایران مجاز است از پولی که از فروش نفت به دست می آورد، فقط برای خرید محصولات از کشور خریدار استفاده کند. در نتیجه سوپرمارکت های ایرانی مملو از محصولات بی کیفیت چینی می شود، در حالی که چندین پروژه زیرساختی توسط شرکت های چینی ساخته می شود تا ایرانی.

این تحلیلگر گفت: ما برنامه نفت در برابر غذا مانند عراق نداریم. ما یک برنامه نفت در برابر زباله داریم.»

یکی از اقتصاددانان، محمد صادق جهان صفت، گفت که دولت توسط کشورهایی که از تحریم‌ها سود می‌برند - به‌ویژه چین که بدترین شریک تجاری ایران تا به حال داشته است، گروگان گرفته شده است.

او گفت: «چین تجارت ما را در انحصار خود درآورده است - ما به کالاهای آنها یارانه می دهیم که مجبور به واردات آن هستیم. با آنها کار کنید.»

تنگنای وخیم مالی دولت به ویژه برای پیمانکاران و کارگران آنها سخت است. اکبر 50 ساله، یک پیمانکار ساختمانی از اصفهان، گفت که یک بنیاد بزرگ دولتی 40000 دلار بدهی به او پرداخت نکرده است. او گفت: "من دیگر هرگز برای دولت کار نخواهم کرد."ما فقط نمی توانیم اعتماد کنیم که آنها پرداخت خواهند کرد."

خانواده‌های تجاری ایرانی عادت کرده‌اند با ترن هوایی که اقتصاد ایران است کنار بیایند. علی خلیل پور، 34 ساله، که به همراه پدرش فروشگاه های زنجیره ای پوشاک ورزشی را اداره می کند، گفت: صبر کلید است. او گفت: «ما افراد زیادی را اخراج کرده‌ایم، ده‌ها فروشگاه و پول زیادی را در پی سقوط پول ملی از دست داده‌ایم.

زمانی بود که ارزش ریال طی چند ماه 20 درصد کاهش می یافت در حالی که خلیل پورها معادل میلیون ها دلار به برندهای ورزشی غربی در دبی بدهکار بودند. آنها مجبور به جذب ضرر شدند.

آقای خلیل پور قبل از پیدا کردن پوشش نقره ای گفت: "سخت است، اما برخی چیزها خارج از کنترل شماست."

او گفت که اکثر رقبای او ورشکست شده اند و میدان را به خانواده اش واگذار کرده اند.

او گفت: "ما ایمان داریم که بالاخره روزهای خوبی به این کشور می رسد."وقتی آنها بیایند، ما بزرگترین بازیکن بازار خواهیم بود.

  • نویسنده : بهاره احمدی پناه
  • منبع : habilidadesdofuturo.tech
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.