دانیل لیبرتو یک روزنامه نگار با بیش از 10 سال تجربه کار با انتشاراتی مانند The Financial Times ، The Independent و Investors Chronicle است. وی کارشناسی ارشد خود را در روزنامه نگاری از کالج ارتباطات لندن دریافت کرد. دانیل یک متخصص در زمینه مالی شرکت و سرمایه گذاری در سهام و همچنین پادکست و تولید فیلم است.
آماندا جکسون در زمینه امور مالی ، سرمایه گذاری و خدمات اجتماعی تخصص دارد. او یک کتابخانه ، رونویسی ، ویراستار ، ویراستار و حقایق است.
"بازار سهام اقتصاد نیست" عبارتی است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد. بسیاری از صاحبنظران استدلال می کنند که نوسانات شاخص های اصلی که وظیفه ردیابی عملکرد بزرگترین شرکت های کشور را دارند ، تأثیر کمی در متوسط آمریکایی ها دارند ، زیرا اکثر سهام سهام در میان فوق العاده سفیدی است.
در حالی که درست است که ثروتمندترین آمریکایی ها بیشتر سهام را در اختیار دارند ، اشتباه است که فرض کنیم هیچ کس دیگری تحت تأثیر ارزش آنها قرار نمی گیرد. تعداد رکورد خانوارهای آمریکایی در حال سرمایه گذاری در پس انداز خود در سهام برای تأمین آینده مالی خود هستند. فراموش نکنیم که نمایندگان بورس سهام شرکت هایی هستند که کالا و خدمات تولید می کنند ، به جمعیت شغل می دهند و اساساً اقتصاد را تأمین می کنند.
در ادامه بخوانید تا برخی از روشهای اصلی تأثیر بازار سهام بر اقتصاد ایالات متحده را کشف کنید.
غذای اصلی
- اکثر آمریکایی ها از طریق برنامه های بازنشستگی خود در معرض بازار سهام قرار دارند ، به این معنی که عملکرد آن می تواند بر میزان زندگی در بازنشستگی تأثیر بگذارد.
- با افزایش قیمت سهام ، مردم به طور کلی مایل به صرف هزینه بیشتر هستند و بالعکس.
- خوشحال نگه داشتن سهامداران می تواند شرکت ها را وادار به اتخاذ تدابیری کند که بر عموم مردم و اقتصاد تأثیر بگذارد.
- هرچه سهام بالاتر از بازار باشد ، شرکت ها بیشتر از ارائه حقوقی می توانند از یک حق استفاده کنند.
- تصادفات بازار سهام منجر به رکود اقتصادی شده است.
پول بازنشستگی
برای تأمین پول کافی برای زندگی در بازنشستگی ، به طور کلی لازم است بخشی از درآمد از هر چک به بازار سهام را پارک کنید. برنامه های بازنشستگی عمدتاً در سهام شرکت سرمایه گذاری می کنند ، زیرا آنها شانس مناسبی برای رشد ارزش ، ضرب و شتم تورم و تبدیل هر آنچه را که می توانیم برای خودمان برای خودمان در چیز دیگری قرار دهیم ، ارائه می دهند.
از طریق برنامه های بازنشستگی ، سهم شیر آمریکایی ها در معرض بازار سهام قرار دارند. اگر ارزش ها برای مدت طولانی بالا بروند ، مردم می توانند زندگی بیشتری داشته باشند که زمان خود در نیروی کار به پایان برسد. در مقابل ، یک بازار خرس طولانی ممکن است منجر به صندوق های بازنشستگی کوچکتر ، بررسی های رفاهی بزرگتر و پول کمتر در اطراف اقتصاد شود.
جمع آوری کمک های مالی شرکت
شرکت های دولتی گاهی اوقات سهام جدیدی را برای جمع آوری بودجه اضافی صادر می کنند. با ارائه حقوقی ، از سهامداران دعوت می شود تا برش های اضافی از مالکیت را در شرکت خریداری کنند ، معمولاً با تخفیف جزئی به قیمت فعلی که سهام در آن تجارت می کنند. این یک روش نسبتاً کم هزینه برای تولید پول است اما در صورت افسردگی قیمت سهام به طور کلی کمتر مطلوب است.
در اصل ، هرچه سهام بیشتر از بازار ارزش داشته باشد ، شرکت های بیشتری برای ارائه از حقوقی می ایستند. این سرمایه اضافی می تواند تأثیر عمیقی بر بسیاری از افراد داشته باشد ، زیرا سرمایه گذاری در تجارت باعث تولید اقتصادی بالاتری می شود و شغل بیشتری ایجاد می کند.
کوتاه مدت
شرکت هایی که به صورت عمومی در بازار سهام معامله می کنند باید سهامداران خود را راضی نگه دارند یا ریسک سقوط شدید ارزش را دارند. مشکل این است که آنچه سهامداران می خواهند همیشه با منافع بلندمدت شرکت همخوانی ندارد.
بازار سهام تمایل به تشویق کوتاه مدت دارد. همه سرمایهگذاران صبور نیستند، زیرا بسیاری از آنها برای ماندن در شرکت خواهان سود و سود بیشتر هستند. این می تواند منجر به در دسترس بودن بودجه کمتر برای بهبود و گسترش کسب و کار و مدیریت بی پروا راه های سریع کاهش هزینه ها، مانند اخراج کارکنان یا صرفه جویی در هزینه های تولید به ضرر مصرف کنندگان شود.
اثر ثروت
سهامداران زمانی خوشحال تر می شوند که ارزش سهام آنها افزایش یابد. در این لحظات، آنها به احتمال زیاد نسبت به امور مالی خود احساس امنیت می کنند و مایل به خرج کردن هستند.
رابطه بین عملکرد بازار سهام و مخارج مصرف کننده، که تقریباً 70 درصد از اقتصاد ایالات متحده را تشکیل می دهد، موضوعی است که به شدت مورد بحث است. بسیاری از اقتصاددانان ادعا میکنند که تغییرات قیمت سهام عمدتاً بر افراد فوقثروتمند تأثیر میگذارد که اتفاقاً الگوهای پول و هزینههای زیادی دارند که تحت تأثیر نوسانات ارزش سرمایهگذاریهایشان در روز نیست. با این حال، بسیاری از آمریکاییهای معمولی نیز سهام دارند و برای دستیابی به اهداف مالی خود به بازدهی وابسته هستند - طبق گزارشها، بیش از هر زمان دیگری. وقتی پرتفوی آنها ضربه می زند، این احتمال وجود دارد که دلار کمتری برای حمایت از اقتصاد خرج کنند.
بر اساس سیستم فدرال رزرو، سهم ثروت خانوارها از سهامی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم نگهداری می شود، به دست می آید.
هشدار درباره رکودهای قریب الوقوع
بازار سهام آینده نگر است. قیمتها بر اساس آنچه سرمایهگذاران انتظار دارند شرکتها در آینده انجام دهند، است و این بهطور اجتنابناپذیر به معنای پیشبینی تا حدی وضعیت اقتصاد است، زیرا شرایط اقتصادی اغلب بر درآمدها و سودآوری تأثیر میگذارد.
دو تا از بدترین شوک های اقتصادی ثبت شده، رکود بزرگ دهه 1930 و رکود بزرگ در اواخر دهه 2000، با فروش عمده سهام پیش از این اتفاق افتاد.
پل ساموئلسون، برنده جایزه نوبل، زمانی گفته بود که بازار سهام 9 مورد از پنج رکود گذشته را پیشبینی کرده بود. این یک سابقه کامل نیست، اما هنوز هم شاید به اندازهای باشد که عموم مردم را نگران کند هر زمان که روزنامهها به این موضوع اشاره میکنند که شرکتها ارزش خود را از دست میدهند و مصرفکنندگان متعاقباً در نحوه مدیریت مالی خود محتاطتر میشوند.
بازار سهام بهعنوان نوعی فشارسنج اقتصادی عمل میکند و نظراتی را که سرمایهگذاران ثروتمند بزرگ فکر میکنند اقتصاد در حال حرکت است، منعکس میکند.
آیا بازار سهام با اقتصاد مرتبط است؟
قطعاً بین این دو رابطه وجود دارد. بهروزرسانیهای رسمی در مورد وضعیت اقتصاد، مانند آمارهای تورم و اشتغال، تأثیر زیادی بر قیمت سهام دارند. و حرکت بازار سهام خود می تواند بر میزان خرج مردم و میزان سرمایه گذاری شرکت ها تأثیر بگذارد.
چرا بازار سهام برای ایالات متحده مهم است؟
بازار سهام شرکتها را قادر میسازد تا پول جمع کنند و عموم مردم از چشمانداز رشد خود سود ببرند. وقتی همه چیز طبق برنامه پیش برود، این یک برد-برد برای اقتصاد است.
بزرگترین جزء تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) ارزش پولی کل همه کالاها و خدمات تمام شده تولید شده در مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی معین را به ما می گوید. این شامل چهار جزء کلیدی است - مخارج مصرف شخصی، سرمایه گذاری تجاری، مخارج دولتی، و صادرات خالص کالاها و خدمات - که مخارج مصرف کننده تا حد زیادی تاثیرگذارترین آنها است.
خط پایین
همانطور که برای سال ها بارها به ما گفته شده است، بازار سهام و اقتصاد یک چیز نیستند. این بدان معنا نیست که اولی هیچ تأثیری بر دومی ندارد. در بسیاری از موارد، سرنوشت هر دو با تأثیرگذاری اقتصاد بر بورس و بالعکس، به شدت در هم تنیده شده است.
وقتی بازارهای سهام به شدت افزایش یا کاهش مییابند، میتواند میزان اعتماد مردم را نسبت به امور مالی خود و میزان هزینههایی که ممکن است در آینده خرج کنند را تغییر دهد. همچنین میتواند بر نحوه تخصیص وجوه شرکتها و میزان سرمایهای که میتوانند برای گسترش فعالیتهای خود جمعآوری کنند، تأثیر داشته باشد. با در نظر گرفتن موارد فوق، احمقانه است که فرض کنیم یک آمریکایی معمولی به هیچ وجه تحت تأثیر خرید و فروش سهام قرار نمی گیرد.