سیستم عامل های چند طرفه دارای سابقه ای طولانی هستند ، اما اقتصاد پیچیده ای که آنها در زیربنای آنها وجود دارد ، اخیراً توسط مجریان رقابت و اقتصاددانان از هم جدا نشده اند.
سیستم عامل های چند طرفه با اتصال شبکه های دو یا چند گروه وابسته به مشتریان ، ارزش ایجاد می کنند. بدون چنین سکویی ، مقدار ایجاد شده توسط هر طرف یا بسیار کاهش می یابد یا وجود ندارد. نمونه هایی از سیستم عامل های چند طرفه شامل سیستم عامل های پرداخت کارت اعتباری و بدهی (که دارندگان کارت را با بازرگانان و یا صدور بانک با دستیابی به بانک ها) ، خدمات به اشتراک گذاری سواری مانند Uber و Lyft (که رانندگان را با مسافران متصل می کنند) و تعداد زیادی از Eسیستم عامل های تجارت (که ارائه دهندگان نرم افزار ، توسعه دهندگان برنامه ، تبلیغ کنندگان یا سایر محصولات و خدمات را از یک طرف با مشتریان از طرف دیگر متصل می کنند).
اگرچه سیستم عامل های چند طرفه با اینترنت اختراع نشده اند ، 1 ظهور غول های مبتنی بر فناوری مانند آمازون ، گوگل و اپل باعث افزایش نظارت از مقامات رقابت و افزایش مرتبط با توجه به اقتصاد اساسی این سیستم عامل ها شده است. از هر دو اقتصاد و دیدگاه های رقابت ، "اثرات شبکه غیرمستقیم" یک مؤلفه مهم تعامل پیچیده بین طرف های مختلف یک پلتفرم است.
دیدگاههای مختلف از رفتار ضد رقابتی
مسائل اقتصادی اساسی سیستم عامل های دو طرفه ، همانطور که توسط روچت و تیرول در مقاله منی 2003 بیان شده است ، 2 نفر اخیراً در موارد مهم ضد انحصار و ادغام در بالاترین دادگاه های ایالات متحده و اروپا در هسته اصلی بحث و گفتگو بوده اند. اثرات شبکه غیرمستقیم نتیجه اقدامات مؤثر بر حجم ، ابزار یا ارزش از یک طرف یک سکوی چند طرفه است که اثرات متناظر از طرف دیگر دارند. به عنوان مثال ، افزایش قیمت در یک سکوی اشتراک گذاری احتمالاً باعث کاهش تعداد سواران می شود و این باعث می شود این سکو برای رانندگان کمتر جذاب شود. کاهش تعداد رانندگان ، به نوبه خود ، این سرویس را برای سواران حتی کمتر جذاب می کند و یک مارپیچ رو به پایین آغاز شده است.
برعکس ، برای ایجاد و محافظت از ارزش در یک تجارت پلت فرم دو طرفه ، ممکن است بهینه باشد که یک قیمت زیر هزینه را برای گروهی که حساس به قیمت آن است ، بهینه باشد. با افزایش تقاضا از یک طرف ، می توان تقاضا را نیز از طرف دیگر تقویت کرد ، که این امر به افزایش ارزش یا ابزار کلی سکو به عنوان یک کل کمک می کند.(به شکل مصور مراجعه کنید.) بنابراین ، در بسیاری موارد قیمت گذاری زیر هزینه از یک طرف سکو ، تهدیدی برای رقابت نخواهد بود - این به سادگی ممکن است تنها راه ورود هر دو طرف و اطمینان از سودآوری این سکو باشد. به طور کلی.
در این حالت ، قیمت گذاری زیر هزینه ممکن است شکار را تشکیل ندهد. به عبارت دیگر ، رفتارهای بالقوه ضد رقابتی در بازارهای یک طرفه ممکن است در هنگام اجرای سیستم عامل های چند طرفه ، از نظر مالی-و به طور بالقوه افزایش رفاه-باشد.
مثال دیگر بندهای معامله اختصاصی است. مورد دو سیستم عامل تجارت الکترونیکی را در نظر بگیرید که از یک طرف برای مارک های طراح رقابت می کنند و از طرف دیگر مشتریان. اگر مشتریان بتوانند مارک های یکسانی (با همان قیمت) را در هر دو سیستم عامل پیدا کنند ، انگیزه آنها به "چند خانه" و استفاده از بیش از یکی از سیستم عامل های رقیب کاهش می یابد. در این حالت ، پلتفرم با یک مزیت رقابتی اولیه ، هر چقدر هم که کوچک باشد ، همه مشتریان را به خود جلب می کند و با توجه به تأثیرات شبکه می تواند رقیب موقتاً کم تحرک را از بازار خارج کند ، حتی اگر این رقیب ممکن است در مدت طولانی باشداجرا ، جایگزین بهتری باشید.
اگر از طرف دیگر ، یک پلتفرم دسترسی انحصاری به مارک های انتخابی داشته باشد ، یک پلتفرم دوم انگیزه ای برای رقابت برای سایر مارک های طراح به منظور تحریک تقاضا از طرف مصرف کننده دارد. به این ترتیب ، این دو سیستم عامل ممکن است همزیستی داشته باشند ، هم برای ترتیبات انحصاری با تأمین کنندگان و هم برای خرید از مصرف کنندگان ، به طور بالقوه منجر به کارآیی و نوآوری بیشتر می شوند.
به همین دلیل ، اگرچه بندهای انحصاری در بازارهای یک طرفه می توانند برای سرکوب رقابت باشند ، با سیستم عامل های چند طرفه ، آنها در واقع ممکن است برای ارتقاء رقابت با القاء چند خانه بین سیستم عامل های حاشیه ای متفاوت مفید باشند. این مثال تفاوت اساسی دیگری بین بازارهای یک طرفه و چند طرفه را برجسته می کند. در بازارهای یک طرفه ، تمایز محصول باعث کاهش رقابت می شود ، اما با وجود سیستم عامل های دو طرفه ، تمایز محصول از یک طرف ممکن است از طرف دیگر رقابت را تقویت کند و منجر به اثرات بیشتر شبکه و رقابت بیشتر پلتفرم شود.
این نتیجه گیری دلالت بر این ندارد که سیستم عامل های چند طرفه از آسیب های رقابتی ناشی از رفتار محروم ، از جمله قیمت های غارتگرانه و بندهای انحصاری ، مصون هستند. به عنوان مثال ، قیمت گذاری زیر هزینه از یک طرف سکو ممکن است به یک شرکت غالب با یک پایگاه مستقر از مشتریان اسیر اجازه دهد تا یک رقیب کوچکتر اما کارآمدتر از هر دو طرف این سکو را حذف کنند.
علاوه بر این ، در یک مقاله کاری اخیر ما نشان می دهیم که برخی از بندهای انحصاری می توانند با مجبور کردن سابق به کار در حالت فروش خطرناک ، اساساً رابطه بین پلتفرم و تولید کننده را تغییر دهند. 3 اگر چنین است ، قدرت بازار تولید کننده غالب می تواند به جای اینکه به عنوان "بازار" واسطه برای معاملات بین تولید کننده و مشتری باشد ، به یک بستر برای خرید خروجی تولید کننده و فروش محصول به تنهایی فشار بیاورد.
سؤالاتی برای دادگاه های رقابت
تصمیمات دادگاه بالا اخیر در ایالات متحده و اروپا حول محور اقتصاد منحصر به فرد در زمینه سیستم عامل های چند طرفه است. در تصمیم 5-4 از ژوئن سال 2018 ، دیوان عالی ایالات متحده برای متهم در اوهایو در مقابل شرکت آمریكا اکسپرس پیدا كرد. این عقیده صریحاً نقش تأثیرات شبکه غیرمستقیم را در تعیین اینكه دو طرف این پلتفرم باید به درستی در نظر گرفته شود ، ذکر كرد. بازار واحد ، که در آن ارزش برای بازرگانان به طور غیرقابل توصیف با القاء برای شرکت کنندگان در کارتن برای شرکت در شرکت ها گره خورده است.
در ژوئیه 2018، دادگاه استیناف بریتانیا به طور مشابه بر اهمیت ایجاد تعادل مناسب بین کارایی و محدودیتها در هر دو طرف بازار کارت اعتباری دو طرفه تأکید کرد. دادگاه استیناف تصمیمات دادگاه بدوی را در سه پرونده مطرح شده توسط خرده فروشان بریتانیا بررسی کرد که همه آنها ادعا می کردند که هزینه های مبادله چند جانبه (MIF) تعیین شده توسط مسترکارت و ویزا ضد رقابت است. در جستجوی خرده فروشان و ارسال تصمیمات برای بازنگری مجدد، دادگاه استیناف به طور خاص ارزیابی کرد که آیا "مزایای عینی MIF های پیش فرض هم برای دارندگان کارت و هم برای بازرگانان ناشی از افزایش استفاده از کارت و کارایی بیشتر از مضرات محدودیت برای تجار است" 4.
این پروندهها و موارد دیگر به سؤالات کلیدی پرداختهاند که دادگاهها باید هنگام ارزیابی هرگونه ادعای ضدرقابتی مربوط به پلتفرمهای چند جانبه در نظر بگیرند. استراتژیهایی که توسط پلتفرمهای چند جانبه اجرا میشوند، نیازمند تجزیه و تحلیل پیچیده برای تعیین هرگونه آسیب ضدرقابتی هستند، زیرا آنچه ممکن است در یک زمینه ضدرقابتی باشد، ممکن است به طور چشمگیری رفاه مصرفکننده را در شرایط دیگر افزایش دهد.■