نظریه توطئه روچیلد یک اسطوره قدیمی است که یک خانواده بانکی تنها یهودی اروپایی قدرت کنترل رویدادهای جهانی را دارند. این ریشه های ضد یهودی عمیق دارد و با گذشت زمان به عنوان وسیله نقلیه برای ترویج اشکال مختلف نفرت استفاده شده است. این خیال گسترده بعداً به ایران وارد شد و دوباره عطر و طعم محلی به دست آورد ، تا دوباره به اهداف سیاسی برسد. امروزه با وجود عدم داشتن مبنایی در واقعیت ، امروز به آن استناد می شود.
نظریه های توطئه چیست و چرا آنها اهمیت دارند؟
نظریه های توطئه روایات دروغین هستند که با کاهش آنها به "توطئه" های انجام شده توسط افراد قدرتمند ، وقایع و فرآیندهای بسیار پیچیده را ساده می کنند. آنها ادعا می کنند که یا وقایع تاریخی گسسته ، یا جهان به طور کلی ، توسط یک گروه پنهانی و تأثیرگذار کنترل می شوند یا به طور کامل کنترل می شوند. از آنجا که نظریه های توطئه ادعا می کنند که توطئه های مخفی برای به دست آوردن قدرت استفاده می شوند ، آنها به دلیل ماهیت خود ، سخت نیستند.
این ایده ها را می توان از بالا به پایین ، سیاستمداران ، رهبران معنوی و شخصیت های رسانه ای که به دنبال دستیابی به پشتیبانی با سرزنش یک گروه مورد ضرب و شتم برای مشکلات کشور خود یا از پایین به بالا ، توسط گروه های کوچکی از افراد که ممکن است احساس انزوا ، اضطراب کنند ، ارتقا بخشند. و از آن جدا شد. بعضی اوقات ، آنها در هر دو سطح به طور همزمان ارتقا می یابند. رسانه های اجتماعی تئوری های توطئه را قادر به گسترش سریعتر و گسترده تر از گذشته کرده اند.
نظریه های توطئه جذاب هستند زیرا به نظر می رسد دنیای گیج کننده ای را حس می کنند. آنها غالباً در مواقع عدم اطمینان شکوفا می شوند ، هنگامی که حوادثی که ما در مورد آنها کمی می گویند یا درک زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهیم. اینها می تواند تصادفات اقتصادی ، تحولات سریع اجتماعی ، جنگ ها ، انقلاب ها و تحولات سیاسی یا حتی همه گیر باشد. آنها به نیاز روانشناختی به امنیت و ثبات متوسل می شوند زیرا به نظر می رسد توضیحات ساده گرایانه آنها انسان را به طور جدی در کنترل وقایع قرار می دهد: یک مفهوم آرامش بخش در دنیای ترسناک."راه حل" برای مشکلات غیرقانونی در غیر این صورت بسیار اغوا کننده ساده می شود: از شر افرادی که فکر می کنید مخفیانه باعث ایجاد این مشکلات می شوند خلاص شوید و از شر مشکل خلاص می شوید.
نظریه های توطئه از سه طریق مضر هستند: برای کسانی که ادعاها در مورد آنها وجود دارد ، برای کسانی که به آنها ایمان دارند و جامعه گسترده تر است. آنها از نفرت و حتی خشونت علیه افراد هدفمند دعوت می کنند. آنها از کسانی که به آنها ایمان دارند ، از درک جهانی که در آن زندگی می کنیم ، جلوگیری می کنند. آنها اطلاعاتی و بی اعتمادی را گسترش می دهند و ایمان را به نهادهای دانش و منابع معتبر اطلاعات از بین می برند. اگر حتی در مورد آنچه در جهان صادق است ، نمی توانیم موافقت کنیم ، درک مشترک ، سازش و همکاری با هم برای یافتن راه حل هایی برای مشکلات ما بسیار دشوارتر است.
نظریه توطئه روچیلد یکی از قدیمی ترین و پایدارترین این خیالات است. با استفاده از کلیشه های عمیق و نفرت انگیز در مورد یهودیان ، بیش از 150 سال پیش سرچشمه گرفت و دروغ درباره خانواده برجسته روچیلد به عنوان نمادی از یک قدرت اسطوره ای یهودی ، که گفته می شود وقایع جهانی و فاجعه جهانی است. در طی چند دهه ، این امر در بسیاری از وسایل نقلیه ظاهر شده است ، که همیشه قصد شیطنت مردم یهود را دارد و برای دستیابی به اهداف سیاسی مختلف از جمله در جمهوری اسلامی ایران تحت فشار قرار گرفته است.
چرا ایرانیان باید اهمیت دهند؟
در جمهوری اسلامی ایران ، رژیم از اطلاعات خودداری می کند و از تئوری های توطئه برای کنترل نحوه تفسیر اطلاعات استفاده می کند. ایرانیان سزاوار اطلاعات دقیق و مرتبط در مورد دنیایی هستند که در آن زندگی می کنند تا خود و جامعه خود را بهتر کنند. کسانی که قضاوت آنها توسط تئوری های توطئه کمرنگ می شود ، نمی توانند دلایل واقعی مشکلات و چالش هایی را که با آنها روبرو هستند درک کنند و بنابراین امید کمی برای مقابله ، حل و غلبه بر آنها ندارند.
در ایران ، نظریه های توطئه به طور مرتب در گفتمان عمومی برای توجیه هدف قرار دادن و سوءاستفاده از گروه های اقلیت مذهبی سلاح شده اند. رژیم ایران با تقویت ترس از تهدید رو به رشد و بی نظیر "خارجی" ، می تواند مردم را به بستن رده ها در مواقع عدم اطمینان ترغیب کند و خود را برای سرزنش هرگونه اضطراب اجتماعی فراهم کند. علاوه بر آسیب رساندن به جامعه ایران ، این به نوبه خود به آن اقلیت ها نیز آسیب می رساند و آنها را از رسیدن به پتانسیل کامل خود در جامعه باز می دارد.
برای مثال، در ایران، جایی که اسلام شیعه مذهب رسمی دولتی است، تئوریهای توطئه در مورد مسلمانان سنی که از وهابیت حمایت میکنند فراوان است: رشتهای متمایز از اسلامگرایی که در عربستان سعودی تأیید شده است. بنابراین، ایرانیان مسلمان سنی می توانند مشمول همان تئوری های توطئه ای شوند که رسانه های ایران در مورد وهابی ها تبلیغ می کنند. اینها شامل تخیلات در مورد برنامه های وهابیت برای تضعیف اسلام شیعه با استفاده از مهدکودک ها برای تغییر مذهب کودکان شیعه یا مشارکت وهابی ها در پروژه ای با حمایت ایالات متحده و بریتانیا برای افزایش نرخ باروری در میان سنی ها در ایران و کاهش جمعیت شیعه است.
درست است که ایران و عربستان سعودی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 رقیب یکدیگر بودهاند و این باور عمومی بر این است که برخی از اعضای تشکیلات سعودی به گروههای مخالف جمهوری اسلامی کمک کردهاند. اما وهابی بودن همه اهل سنت و قرار دادن آنها در معرض تئوریهای توطئه مانع از رشد سنیهای ایران به عنوان یک جامعه میشود و در نهایت با انکار استعدادها و خدمات شهروندان مسلمان سنی به ایران آسیب میزند.
سایر اقلیت های مذهبی نیز متهم به توطئه برای آسیب رساندن به جمهوری اسلامی شده اند. صوفیان توسط مقامات حکومتی ایران، رهبران حوزه های علمیه و بسیج - یک سازمان شبه نظامی که زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) فعالیت می کند - به برگزاری مناسک شیطانی و تلاش برای تفرقه انداختن و تضعیف جوامع مسلمان ایران از طریق "انحراف" افکار مردم متهم شده اند. نسل جواناین لفاظی ها تخریب بسیاری از مساجد و زیارتگاه های صوفیان را توجیه کرده است. مسیحیان انجیلی در ایران نیز به طور مشابه متهم به تبلیغ دینی، جرمی در قوانین جزایی ایران، و بخشی از یک توطئه تاریخی برای «اسلام زدایی» از ایران هستند.
تئوری های توطئه مستمر دولت در ایران نیز به طور قابل توجهی متوجه یهودیان و اعضای آئین بهائی شده است که به ترتیب حداقل 15000 و 300000 نفر در ایران هستند. پدر معنوی این نظریه ها آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی بود که یهودیان و بهائیان را متهم به همدستی برای تشکیل یک اتحاد نامقدس ضد اسلامی و کمک به تشکیل دولت اسرائیل کرد. جانشین او، آیتالله خامنهای، همچنین مدعی شده است که هولوکاست رخ نداده است و یهودیان ایران را به «همدستی» در یک «داستان جعلی» متهم کرده است. عبدالله شهبازی، اولین مدیر مؤسسه مطالعات و تحقیقات سیاسی ایران نیز مدعی شده است که تمامی یهودیان ثروتمند ایرانی بخشی از یک کارتل مخفی جهانی هستند که جهان را کنترل می کنند.
تئوری توطئه روچیلد
نظریهپردازان توطئه در انتخاب «بازیگران بد» که مدعی هستند مسئول بیماریهای جامعه هستند، اغلب افرادی را هدف قرار میدهند که به گروههای اقلیت تعلق دارند. این امر میتواند تصور عمومی منفی نسبت به آن اقلیت ایجاد کند و منجر به طرد شدن، بیاعتبار شدن و یا در معرض اقدامات سرکوبگرانه و خشونت شود. از آنجایی که روچیلدها هم ثروتمند و هم یهودی هستند، چرخاندن تئوری های توطئه در اطراف آنها آسان و مؤثر است. این تئوری توطئه خاص در مورد روچیلدها یهودستیزانه است زیرا از کلیشه های تحقیرآمیز و نفرت انگیز در مورد کل گروهی از مردم، در این مورد یهودیان، استفاده می کند و آنها را ترویج می کند.
تئوری توطئه روچیلد یک رشته مرکزی از یک توهم گسترده تر را تشکیل می دهد که جهان و تمام رویدادهای مهم آن توسط یک گروه کوچک، نخبه، قدرتمند و مخفی کنترل می شود. حتی زمانی که آن گروه مخفی به عنوان یک سازمان غیریهودی، مثلاً فراماسونها یا ایلومیناتیها، «نقاب بردار» میشود، باز هم اغلب ادعا میشود که پشت سر آنها یک «کابال یهودی» و - که ریسمان همه آنها را میکشد - روچیلدها قرار دارد.
نظریهپردازان توطئه ادعا میکنند که روچیلدها قدرت کنترل بانکها و مؤسسات مالی بینالمللی، کنترل دولتها و تسلط بر جهان را با دامن زدن به رقابتها و حتی سازماندهی جنگها برای رسیدن به اهداف خود دارند.
روچیلدها در واقع یک خانواده بسیار ثروتمند هستند، اما به هیچ وجه ثروتمندترین خانواده جهان یا حتی نزدیک به آن نیستند. تا سال 2019 تنها یکی از اعضای خانواده، بنجامین دو روچیلد، در فهرست میلیاردرهای جهان فوربس قرار داشت – و در رتبه 1349 قرار گرفت. و اگرچه در سال 2015، گروه روچیلد درآمد سالانه 500 میلیون دلار داشت، اما این رقم با درآمد 500 میلیارد دلاری سوپرمارکت زنجیرهای والمارت، که متعلق به یک خانواده مسیحی است، کمتر شد.
این مضحک است که بگوییم یک خانواده مجرد قدرت دیکته کردن رویدادهای جهان یا کنترل موسسات بانکی جهان را دارد. اما واقعیت ها برای نظریه پردازان توطئه مهم نیست. صرف نظر از ثروت یا قدرت مادی واقعی، روچیلدها در نقش رهبران یک "کابال جهانی" معرفی می شوند زیرا یهودی هستند. در برخی جوامع یک دروغ چند صد ساله وجود دارد که یهودیان برای کنترل جهان و سود بردن از بدبختی های آن توطئه می کنند. جنبشهای سیاسی از همه طیفها این افسانه را توضیح داده و از آن بهرهبرداری کردهاند، و یهودیان را تبدیل به قربانی مفیدی برای آسیبهای جامعه کردهاند، که اغلب با پیامدهای ویرانگر همراه است.
نظریه توطئه روچیلد در ایران
تئوری های توطئه مبتنی بر روچیلد در سراسر جهان از جمله در ایران رایج است. از دهه 1960 و به دلیل سخنان آیت الله خمینی، تعدادی ادعای بی اساس درباره یهودیان در ایران منتشر شد. نظریه توطئه روچیلد در این روایت مشارکت داشت. هدف قرار دادن روابط ایران با اسرائیل یکی از محورهای اصلی مبارزات خمینی علیه شاه وقت ایران بود و برانگیختن ایده یک «کابال» جهانی به رهبری یهودیان به اتحاد ایرانیان کمک کرد.
مرکز مطالعات یهودی ایران به طور منظم مقالات و مقالات یهودی ستیز، ضد اسرائیلی و ضد بهائی تولید می کند. در طول مبارزات اولیه خمینی، مقاله ای را منتشر کرد که به دروغ ادعا می کرد عباس افندی – معروف به عبدالبهاء، پسر بنیانگذار آیین بهائی – با اعضای خانواده روچیلد در پروژه اسکان یهودیان در این کشور همکاری داشته است. فلسطین از این طریق نقشی محوری در ایجاد کشور اسرائیل ایفا می کند. این ایده که این دو گروه اقلیت در حال توطئه با هم بودند در لفاظی های آن زمان تثبیت شد و از آن زمان تاکنون به توجیه بدرفتاری با یهودیان و بهائیان در ایران کمک کرده است.
چند دهه بعد ، تئوری توطئه روچیلد هنوز توسط افراد برجسته و دهان رسمی در ایران مورد حمایت قرار گرفت. روزنامه کیان ، که ویرایشگر وی توسط رهبر عالی خطی ایران منصوب شده است ، مرتباً اتهامات ظالمانه علیه یهودیان و بهائیان را در یک سری از ویژگی های تحت عنوان کشف شبکه های توطئه منتشر می کند. این مقالات غالباً توجیهی را که لازم است برای اتهامات تسخیر شده علیه روشنفکران ، نویسندگان و هنرمندان ایران ارائه دهند ، به مقامات اطلاعاتی و امنیتی ارائه می دهند.
در سال 2008 ، کیان مقاله ای درباره لرد ویکتور روچیلد (1910-1990) منتشر کرد. این ادعا که مسیر شغلی وی - نقش باورنکردنی را که خانواده روچیلد در خدمات اطلاعاتی غربی بازی می کنند ، نشان می دهد.
"لرد ویکتور روچیلد نقش مهمی در حمایت از موساد و تبدیل آن به یکی از قدرتمندترین آژانس های جاسوسی داشت."‘در این زمان ، یکی از اعضای سلسله روچیلد به نام ژنرال دانیل روچیلد در راس موساد قرار دارد.
‘این روچیلد بود که فلسطین را به عنوان سرزمین موعود در بین یهودیان ثروتمند و روشنفکران یهودی ارتقا داد - در حالی که ، در آن زمان ، بسیاری از یهودیان سرزمین خاصی را در ذهن نداشتند و برخی دیگر در مورد آمریکا یا حتی آفریقای جنوبی فکر می کردند. سرانجام ، با حمایت مالی و تأثیر سیاسی روچیلدس بود که این توطئه محقق شد و منجر به تأسیس اسرائیل در خاورمیانه شد. "
در حقیقت ، سرلشکر "دنی" روچیلد - مانند سایر افراد بی شماری که همان نام خانوادگی را تحمل می کنند - نوادگان مستقیم خانواده بانکی روچیلد نیست. او هرگز در راس موساد خدمت نکرد ، بلکه در سپاه اطلاعاتی نیروهای دفاعی اسرائیل بود. از سال 1990 ، به عنوان هماهنگ کننده فعالیت های دولت در سرزمین ها ، وی به نقش اساسی در مذاکرات که منجر به توافق های صلح با فلسطینی ها شد ، اعتبار دارد- و او تا سال 1995 از خدمت بازنشسته شد. در همین حال ، لرد ویکتور روچیلد در ضدخرابکاری برای اطلاعات انگلیس در طول جنگ جهانی دوم. تا به امروز هیچ مدرک معتبری مبنی بر همکاری با MI5 یا در واقع هر آژانس اطلاعاتی جهانی دیگر فراتر از پایان جنگ وجود ندارد.
نظریه توطئه روچیلد نیز پس از امضای توافقنامه هسته ای با ایالات متحده در سال 2015 در ایران به نمایش درآمد ، این بار اعتبار توافق نامه و همچنین موقعیت رئیس جمهور ایران ، حسن روحانی را تضعیف می کند. پس از آنچه که باید یک توافق تاریخی باشد ، رهبر عالی سخت آیت الله خامنه ای هیچ وقت در هشدار دادن به اینکه ایالات متحده می خواست از این ترتیب برای "نفوذ" ایران به همراه اسرائیل استفاده کند ، هدر نداد. رسانه ها وابسته به سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ایران به سرعت در مورد مقالات مربوط به "نفوذ کنندگان" به هم ریختند. وب سایت خبری ماشراغ چندین مقاله در مورد بازرگانان خارجی که در این دوره از تهران بازدید می کنند ، منتشر کرد. یکی در مورد نورمن لامونت ، نماینده تجاری انگلیس در تهران و رئیس اتاق بازرگانی انگلیس و ایران بود.
مشرگ نوشت: "بسیاری از تحلیلگران در انگلستان ، لامونت را عامل خانواده روچیلد را به دلیل از بین بردن اقتصاد انگلیس می دانند تا این خانواده ماسونیک-صهیونیستی بتوانند چنگال خود را بر روی شریان های مالی این کشور تقویت کنند. از زمان تصدی وی به عنوان صدراعظم Exchequer.‘البته ، به نظر می رسد که لامونت به دلیل انجام این مأموریت به خوبی پرداخت شده است. بلافاصله پس از عزیمت از دفتر ، وی به عنوان مدیر ارشد امپراتوری مالی روچیلد کار کرد. "
در این مقاله به اعلام فعالیت شغلی لامونت در اواسط دهه 1980 آغاز شده است-به عنوان یک بانکدار برای امپراتوری مالی صهیونیستی روچیلد و پسران. مقامات مسئول باید برای عموم توضیح دهند که چرا و برای چه مأموریتی در ایران چه مأموریتی است ، کسی با چنین گذشته ای که روابط آن با صهیونیسم از طریق خانواده روچیلد را نمی توان رد کرد. "
در این مقاله به عنوان "تحلیلگران در انگلستان" که ظاهراً معتقد بودند لامونت اقتصاد انگلیس را در دوره تصدی خود به عنوان صدراعظم خراب کرده است ، نامگذاری نشده است. لامونت یک هدف کنجکاو بود. او نه تنها در اوایل سال 1972 ، هنگامی که او برای اولین بار نماینده مجلس بود ، فعالیت بانکی سرمایه گذاری اولیه خود را در N M Rothschild & Sons ترک کرد ، بلکه او سابقه طولانی مخالفت با تحریم ها و مداخلات خارجی را در امور ایران داشت و گفت در مصاحبه ای در سال 2006: "تاریخ ایران توسط کشورهای خارجی دخالت کرده است". یک گروه آنگلو-ایرانی که وی در گذشته به کارگردانی گروه Balli ، به دلیل فروش هواپیما به ایران در سال 2010 به دلیل مجازات تحریم های ایالات متحده ، در انگلیس تحت بررسی است.
نام روچیلد و انجمن هایی که تاکنون با آن همراه بوده است نیز در مقاله ای که توسط خبرگزاری دولتی مهر در جولای 2018 منتشر شده است، منتشر شده است.، یک ویژگی طولانی که توسط مهر منتشر شده است که ادعا می کند اهداف "واقعی" ترامپ در منطقه را آشکار می کند. این مقاله با ترسیم یک سری از پیوندهای بیش از حد گسترده بین همکاران قدیمی ترامپ و خانواده روچیلد، ادعا کرد که ترامپ "پیوندهای عمیقی با مافیای جهانی در خاورمیانه" دارد. مدعی شد که این «مافیای پشت پرده» در نهایت اقدامات ترامپ را به عنوان رئیس جمهور هدایت می کند و می بیند که او سیاست مداخله جویانه ای را دنبال می کند تا باعث فروپاشی منطقه شود. این مقاله ادامه داد: «همان مافیایی است که آتش جنگ داخلی سوریه را شعلهور کرد»، بدون توجه به این واقعیت که این درگیری توسط رژیم اسد - رژیمی که ایران از آن حمایت میکند - در پاسخ به جنبش گسترده غیرنظامیان سوری که خواستار اصلاحات دموکراتیک بودند، شعلهور شد..
در هر مرحله، استقرار تئوری توطئه روچیلد در ایران هیچ ربطی به خود روچیلدها نداشته است. همه چیز با استفاده از یهودستیزی برای پیشبرد برخی از انگیزههای باطنی مهم مرتبط بوده است: تحریک احساسات انقلابی، تضعیف مخالفان سیاسی یا حتی پیشبرد مشاغل شخصی از طریق انتشار اطلاعات نادرست.
پیامدهای خشونت آمیز تئوری های توطئه
تئوری های توطئه منجر به انواع مختلفی از خشونت می شود. آنها به حقیقت خشونت می ورزند، از این جهت که دروغ و سوء تفاهم می کنند. آنها با تعمیق شکاف بین گروه های مختلف، ایجاد سوء ظن و خصومت نسبت به اقلیت ها، علیه جوامع خشونت می کنند. و بلافاصله، هنگامی که "راه حل" مشکلات به عنوان خلاص شدن از شر گروه متهم به ایجاد آنها در نظر گرفته شود، باعث خشونت فیزیکی می شوند.
تئوری های توطئه یهودی ستیزانه پیش از ظهور نازیسم در آلمان و همچنین جزء خطرناک و سمی ایدئولوژی نازی بودند. به این ترتیب، آنها عامل مؤثری در یکی از مرگبارترین جنایات قساوت جمعی در تاریخ بشر، هولوکاست بودند: آزار و شکنجه و کشتار سیستماتیک، تحت حمایت دولت و شش میلیون یهودی توسط رژیم نازی و متحدان و همکارانش. میلیونها نفر دیگر از جمله کولیها، افراد دارای معلولیت، اسلاوها، مردان همجنسگرا و مخالفان سیاسی قربانی ایدئولوژی نژادی و سیاسی نازیها بودند. فانتزی های یهودی ستیزانه ای که توسط نازی ها به مردم آلمان ترویج می شد شامل افسانه روچیلدها می شد.
در اوایل قرن بیستم، سوء ظن دیرینه نسبت به یهودیان که قبلاً در بسیاری از کشورها وجود داشت، با ظهور نشریهای به نام «پروتکلهای بزرگان صهیون»: سندی جعلی برای اولین بار در روسیه تزاری در سال 1903 منتشر شد و ادعا میکرد کهتوطئه یهودیان برای تسلط بر جهان را شرح دهد. ادعاهای مندرج در پروتکلها به دلیل خصومت گسترده و قرنها با یهودیان در سراسر اروپای مسیحی و فراتر از آن بر زمین مساعد افتاد.
پس از جنگ جهانی اول، بسیاری از مردم آلمان با این خیال راحت یافتند که در میدان نبرد شکست نخورده اند، بلکه یهودیان و عناصر چپی که در میان آنها زندگی می کنند به آنها خیانت کرده اند. این در حالی بود که مردان یهودی آلمانی هزاران نفر در سنگرها در کنار رفقای غیر یهودی خود جنگیده بودند و جان باختند.
جنبش نازی به رهبری آدولف هیتلر از فرصت استفاده کرد و ادعاهای یک توطئه ضد آلمانی یهودیان را با این ادعا که "یهودیان مسبب همه بدبختی های ما هستند" را بزرگ جلوه داد و آنها را به گونه های مختلف به دلیل تهدید انقلاب کمونیستی، فجایع اقتصادی مانند بیش از حد مقصر دانست. تورم، و فاجعه اجتماعی بیکاری گسترده در رکود بزرگ. پس از استقرار دیکتاتوری نازی در سال 1933، کمپین های تبلیغاتی توده ای، از پوسترها گرفته تا پوشش خبری و سخنرانی های غوغایی در کشورهای سراسر اروپا و مناطق دورتر، در گسترش این افسانه ها و القای افکار عمومی مؤثر بود.
در میان آنها فیلمی به نام Die Rothschilds بود که در سال 1940 در آلمان نازی تولید شد. با بازی در یک اسطوره از قبل دلهره آور ، این ادعا کرد که خانواده روچیلد قبل از ایجاد ثروت در بورس لندن با گسترش شایعات دروغین درباره نتیجه نبرد واترلو ، جنگ های ناپلئونی را به وجود آورده اند. این فیلم با این پیشنهاد نتیجه گرفت که روچیلد ها برای ایجاد یک شبکه بانکی در سطح اروپا آماده شده اند که در مرحله بعدی "هدف قرار دادن" انگلیس خواهد بود. در این زمان روچیلد ها قبلاً یک خانواده مشهور یهودی بودند و این روایت دروغین به تقویت ترس و خصومت نسبت به یهودیان در بین مخاطبان آن کمک می کرد - که البته این هدف بود.
این تئوری های توطئه در مورد یهودیان ، ایدئولوژی نژادی نازی ها را تقویت کرد که یهودیان را به عنوان یک مسابقه جداگانه تعریف می کرد که یک "تهدید بیولوژیکی" برای "نژاد برتر" آلمانی "بود. یهودیان به عنوان یک گروه شیطانی و قدرتمند که در نابودی تمدن ها و سلطه جهان خم شده بودند ، به تصویر کشیده شدند. این وضعیت غیرقابل تحمل ، رهبران آلمان نازی ها اصرار داشتند که خواستار "راه حل نهایی" شدند.
در طول جنگ جهانی دوم این ترس های بی اساس ، غیرمنطقی و پارانوئید به یک برنامه منظم از قتل های جمعی و کشته شدن شش میلیون مرد ، زن و کودک یهودی در سراسر قاره اروپا کمک کرد. این واقعیت که این امکان وجود داشت ، شواهد کافی است - در صورت نیاز به این که ادعای یهودیان یک نیروی مسلط در جهان بودند ، چیزی بیش از یک توهم نبود. در عوض ، آنها یک اقلیت کوچک و آسیب پذیر در هر کشور اروپایی بودند که در آن حضور داشتند. این طرحورها خود نازی ها بودند و قصد بدخواه نه تنها در رهبران جنبش نازی ها ، بلکه در خانه های مردم عادی در سراسر اروپا یافت شد که علیه همسایگان یهودی خود رو به رو می شدند.
نظریه توطئه روچیلد در حال حاضر
در زمان نوشتن ، جهان درگیر همه گیر Coronavirus است. کل شیوه های ملی زندگی و اقتصادها با تلاش برای متوقف کردن شیوع یک بیماری جدید و کشنده جدید ، Covid-19 ، طی چند ماه وارونه شده است.
متأسفانه، اما شاید تعجب آور نباشد، تئوری های توطئه دوباره در جریان است. رایج ترین ادعا این است که ویروس در راستای منافع نخبگان جهانی ساخته شده است. میمهای اینترنتی و مقالات هیجانانگیز اخیراً روچیلدها و همچنین یهودیان را به طور کلی در کنار کشورهایی مانند چین و تعدادی از افراد ثروتمند - از بیل گیتس گرفته تا جف بزوس (که یهودی نیستند) - به جعل بحران فعلی متهم کردهاند. تا از واکسنی که قبلاً ساخته اند ثروت هنگفتی به دست آورند، یا اینکه بخش عظیمی از جمعیت جهان را از بین ببرند. گفته میشود که این بخشی از طرحی برای ایجاد «نظم جدید جهانی» است: وسواسی که پیش از بحران کرونا بسیار پیش میرود و روچیلدها تقریباً همیشه در جلو و مرکز قرار گرفتهاند.
در شرایط اضطراری جهانی مانند این، ما به یکدیگر تکیه می کنیم. این تئوریها ترس افراد را در مواقع اضطراب اجتماعی زیاد شکار میکنند و به پیشداوریهای از پیش موجود آنها توجه میکنند. آنها نه تنها یهودی ستیزی و نفرت را ترویج می کنند. آنها در زمینه یک بیماری همه گیر خطرناک هستند زیرا اعتماد به کارشناسان علمی، متخصصان مراقبت های بهداشتی و موسساتی را که بهترین توصیه های موجود را در مورد نحوه سرکوب، مهار و شکست این سرایت جدید ارائه می دهند، تضعیف می کنند. این همه ما را در معرض خطر قرار می دهد.
تا زمانی که تئوریهای یهودستیزی و انتشارات گستردهای مانند پروتکلهای بزرگان صهیون پابرجا هستند، یهودیان به طور کلی و روچیلدها به طور خاص توسط برخی به توطئه برای کنترل جهان متهم خواهند شد. و کسانی که این تئوریهای توطئه را در ایران و در سراسر جهان باور یا منتشر میکنند، همچنان به جوامع خود و همچنین توانایی خود برای درک دنیایی که در آن زندگی میکنند آسیب میرسانند.