حدود 700 سال قبل از انتشار اولین اسکناس اروپایی در سال 1661 چین سر خود را در مورد اینکه چگونه می توانند بار افرادی را که سکه های مسی حمل می کنند در هر کجا که می روند سبک کنند. این سکه ها زندگی را دشوار می کردند: سنگین است و می تواند سفر را خطرناک کند. متعاقبا بازرگانان تصمیم گرفتند این سکه ها را به یکدیگر واریز کنند و گواهینامه های کاغذی برای ارزش سکه صادر کنند.
صدور خصوصی منجر به افزایش تورم و کاهش ارزش داد: دولت در پس از از بین برد, صدور اسکناس خود را با حمایت ذخایر طلا, مسلما تبدیل شدن به اولین مناقصه قانونی در جهان.
در طول چند قرن گذشته, کشورها شروع به اتخاذ 'استاندارد طلا', با استفاده از کالاهای مانند طلا و نقره به سکه های نعناع که تا به حال یک وزن خاص. که نشان دهنده یک مقدار مشخصی از ارزش تا سکه است با دستکاری, که منجر به افزایش پول نماینده.
بانک صادر 'طلا گواهینامه' - داشتن توجه داشته باشید با مخرج 50 بدان معنی است که شما می توانید تبادل این توجه داشته باشید برای worth 50 ارزش طلا.
سپس در سال 1944 سیستم برتون وودز مشخص کرد که چهل و چهار کشور حاضر در این نشست ارزهای خود را از زمان حمایت از ذخایر طلا در برابر دلار ثابت نگه می دارند. این بدان معناست که دلار در هر زمان می تواند به طلا تبدیل شود.
این بدان معناست که دلار در هر زمان می تواند به طلا تبدیل شود.
که به خوبی کار می کرد, اما نه برای مدت طولانی. افزایش بدهی عمومی و تورم پولی و تراز منفی پرداختها به معنای افزایش فشار بر دلار بود. در پاسخ برخی از کشورهای اروپایی حتی سیستم را ترک کردند تا دلار خود را برای طلا بازخرید کنند. در این مدت دلار بیشتر از طلا در ذخایر خود بود.
ریچارد نیکسون رییس جمهور سابق ایالات متحده در سال 1971 پنجره طلا را بست: دولت های خارجی دلار زیادی داشتند و ایالات متحده در معرض خطر طلا بود. به همراه پانزده مشاور دیگر از طرح اقتصادی جدید برای جلوگیری از تورم و کاهش نرخ بیکاری و تبدیل دلار به فیات خبر دادند که اساسا با تکیه بر رضایت کاربران ارز به جای کالاها و استانداردها.
از این رو, شما در حال شمارش در اینکه احزاب ارزهای خود را قبول, طراحی شده توسط ایمان خالص.
همان را می توان برای بیت کوین گفت, یک ارز رمزنگاری که یک بار ضربه تمام وقت بالا از ایالات متحده high 19,783.06. چه چیزی است که به بیت کوین ارزش خود را? به نظر می رسد که ادعا از طریق عرضه و تقاضا کل تصویر را پوشش نمی دهد: توسط هیچ چیز پشتیبانی نمی شود و توسط هیچ کس کنترل نمی شود.
حداقل, شما می توانید در بدن حاکم مشروع بستگی دارد به رعایت ارزش ارز.
بیت کوین با ویژگی های فیات ایجاد شد. هنوز, هیچ کس 'صاحب' بیت کوین, در معنای حکومت. همچنین به ظاهر عمل به همان شیوه به عنوان نقدی پشتوانه می کند اما اکوسیستم ذاتا متفاوت برگ اقتصاددانان و کارشناسان مالی فکر: که در واقع می دهد قیمت خود را?
شما به پنج میلیون خط کد در بیت کوین نگاه می کنید. در اصل تنها چند هزار خط کد بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 قبل از انتشار در اوایل سال 2009 توسعه داده شد. ناکاموتو مفهوم بیت کوین را در مقاله سفید معروف با عنوان شرح داد بیت کوین: یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا.
چشم انداز اصلی ایجاد نوعی پول نقد بود که به دلیل ماهیت رمزنگاری نیازی به گذراندن یک موسسه مالی نداشت.
بزرگترین ابداع استفاده از فناوری بلاک چین بود. هر بلوک نشان دهنده تراکنشی است که در شبکه بیت کوین انجام می شود—هرچه بلوک های بیشتری وجود داشته باشد مدت زمان بیشتری طول می کشد. بنابراین یک زنجیره تشکیل می دهد و نام خود را می دهد.
برای اینکه یک بلاک ظاهر شود ماینرها باید از قدرت پردازش رایانه خام و انبوهی از الکتریسیته استفاده کنند تا بررسی کنند که معامله بین شخص الف و ب با ارزش ایکس و بله زمان وجود دارد. هنگامی که تایید می شود, بلوک به نظر می رسد و معامله می رود از طریق. معدنچی با بیت کوین پاداش می گیرد.
با این حال این ارز دیجیتال هیچ ارزش ذاتی نداشت—نمی تواند به عنوان یک کالا مورد استفاده قرار گیرد. شکاکان بیت کوین اغلب استدلال می کنند که برای عملی شدن باید ابتدا پذیرفته شود و برای اهداف کالای دیگری مورد استفاده قرار گیرد. کم کم به مرور زمان به پول تبدیل می شود. به عنوان مثال مردم طلا را برای ذخیره ارزش ذخیره می کردند زیرا در جواهرات و لوازم الکترونیکی استفاده می شد.
وی در یکی از کارهای اصلی کارل منگر اقتصاددان اتریشی شروع به توصیف پول به عنوان "واقعیت تبدیل شدن برخی کالاها به رسانه قابل قبول جهانی مبادله"کرد. اقتصاددان همکار لودویگ فون میزس ساخته شده بر روی کار منگر, نسبت پول کالا به مرتب کردن بر اساس پول است که "در همان زمان یک کالای تجاری. پول فیات پولی است که از "چیزهایی با صلاحیت قانونی خاص"تشکیل شده است.
"name نام پول پشتوانه به پول است که شامل همه چیز با یک صلاحیت قانونی خاص" " - لودویگ فون میزس, نظریه پول و اعتبار
ایده ارزش ذاتی در بشریت پایدار است: حتی ارسطو در مورد اینکه چرا پول باید ذاتا مفید باشد نوشت. اساسا, هر ارز بود, باید ارزش خود را از مفید بودن به خودی خود استخراج. این استدلال را تجزیه می کند به عنوان تاریخ نشان می دهد که ارزش کالا برای هر چیزی برای تبدیل شدن به پول مورد نیاز است.
در افریقا و بخشهایی از امریکای شمالی از دانه های شیشه ای برای مقاصد پولی استفاده می شد حتی اگر به عنوان کالا کاربرد چندانی نداشته باشد. مردم یپ در پاسیفیک از سکه های سنگ اهک به عنوان پول استفاده می کردند.
شکاکان بیت کوین اغلب از استدلال ارزش ذاتی برای محکوم کردن بقای بیت کوین استفاده می کردند. متاسفانه بیت کوین یک موجود کاملا دیجیتالی است و به این ترتیب از محدودیت های دنیای فیزیکی خلاص می شود. لازم نیست ذاتا مانند طلا ارزشمند باشد و همچنین برای تبدیل پول فیات به حقوق ویژه ای که دیگران اعطا می کنند نیازی ندارد. اگرچه این ممکن است یک توضیح به نظر برسد—بیت کوین یک موجود کاملا جدید و عاری از قوانین فانی ما است—هنوز کاملا منطقی نیست.
اینگونه فکر کنید: بیت کوین و فیات هر دو اکوسیستم مالی متفاوتی هستند.
فیات متعلق به دنیای فیزیکی است که در نتیجه محدودیت های پولی دیگری را به همراه دارد. قدرت به کسانی می رسد که ارز را کنترل می کنند و بانک مرکزی همیشه می تواند اسکناس های بیشتری را برای رانندگی تورم و گردش خون چاپ کند. هنوز, هیچ کس نمی تواند به شما بگوید دقیقا چگونه بسیاری از دلار فیزیکی وجود دارد شناور در جهان.
عرضه طلا محدود است اما می تواند در معرض تورم باشد. اگر کسی مقدار زیادی از طلا در خارج از عرضه فعلی می یابد, مالکیت می تواند اساسا رقیق. ابداعات در علم مواد همچنین ممکن است نیاز به استفاده از طلا در الکترونیک و محصولات مصرفی را کاهش دهد.
طبیعت دیجیتال بیت کوین خواستار یک پایه نظری جدید است. اقتصاددانان مدتهاست که به محدودیت های فلزات گرانبها و فیات پی برده اند. از این رو, معرفی بیت کوین منجر به یک مجموعه جدید از قوانین داد, یکی که بسیاری به عنوان یک اکوسیستم مالی تازه بدوران رسیده لقب.
مشکل این است که اکوسیستم فیات و ارزهای رمزنگاری شده واقعا نمی توانند وجود داشته باشند همانطور که حداکثر گرایان بیت کوین به شما خواهند گفت. با هیچ ارزش ذاتی به عنوان یک ابزار مالی, محصول سرمایه گذاری و یا امنیت, بزرگترین شرط این است که بیت کوین تبدیل به یک ارز جهانی.
امروز, عرضه جهانی پول (متر 1), می ایستد در 7 7.6 تریلیون. اگر شما در چک کردن سپرده اضافه, اوراق قرضه کوتاه مدت, سپرده زمان, و دیگر ابزارهای مالی, که به عظیم comes 90 تریلیون. برای تبدیل شدن به یک ارز جهانی, بیت کوین نیاز به ارزش حداقل عرضه پول جهانی—که چنین نیست, به عنوان سرمایه بازار بیت کوین است که به سختی US 130 میلیارد دلار در زمان نوشتن.
با این حال, رو به رشد بدهی حاکمیت و خارجی ممکن است سرمایه گذاران خار به شروع به پیدا کردن یک پرچین بازتاب در دسترس تر و قابل تعویض از طلا. این ممکن است ارزیابی بیت کوین را هدایت کند زیرا به عنوان یک ذخیره ارزش مفید است. برای مبارزه با تورم خیلی ها راضی بودند که دلار یا یورو یا J را در سبد سهام خود نگه دارند-ارژانتینیان و ونزویلان این کار را با دلار نسبتا پایدار انجام دادند.
برای تبدیل شدن به یک ارز جهانی, بیت کوین نیاز به ارزش حداقل عرضه پول جهانی—که چنین نیست, به عنوان سرمایه بازار بیت کوین است که به سختی US 130 میلیارد دلار در زمان نوشتن.
این ممکن است ارزش سودمند را به ارمغان بیاورد: بیت کوین می تواند به عنوان یک ذخیره ارزش عمل کند.
بیایید به عنوان یک دارایی نگاه کنیم. اگر اینطور باشد, سپس بیت کوین ذاتا یک ضد تورم است. برای ایجاد انگیزه در رشد شبکه 50 بیت کوین جدید هر بار که یک بلوک جدید در بلاکچین ایجاد شد ضرب شد. بعد از هر 210000 بلوک پاداش نصف می شود (هر بلوک اکنون 12.5 می دهد که در 14 مه 2020 به 6.25 نصف می شود). همراه با ساخته شده است در کمبود با یک کلاه عرضه 21 میلیون بیت کوین, این تعجب کوچک که چرا مردم و موسسات مالی به طور یکسان می توانید بیت کوین به عنوان یک ارز سخت مشاهده است (با نام مستعار ارز امن پناهگاه).
این بدان معناست که سیاست های پولی ساخته شده است در حال رانندگی قدرت خرید بیتکوین—اما چه قیمت خود را تعیین?
اگر شما در مدرسه کلاسیک اقتصاد نگاه, شما می توانید استدلال می کنند که قیمت بیتکوین با هزینه تولید خود را تعیین. این بدان معناست که سخت افزار و برق. به عنوان بیت کوین همچنان به تجربه تورم, تعداد کارگران معدن به تدریج کاهش خواهد یافت به عنوان بیش از حد پر هزینه به معدن می شود. با وجود این هنوز معدنچیانی هستند که مایل به انجام این کار با ضرر هستند که ممکن است نشان دهد افرادی هستند که در حال افزایش مجدد بیت کوین هستند: قیمت فقط به هزینه های تولید بستگی ندارد.
مکتب اقتصاد نوکلاسیک این نظریه را گسترش داد و عامل عینی دیگری را به این نظریه افزود: عرضه و تقاضا. با توجه به اینکه عرضه بیت کوین محدود است و تعداد بیت کوین های استخراج شده با گذشت زمان کاهش می یابد, تقاضا برای بیت کوین های بیشتری ممکن است افزایش یابد. تقاضای بیشتر برابر با قیمت های بالاتر است.
به نظر نمی رسد تنها تکیه بر عوامل عینی تصویر کامل را نیز ترسیم کند. اگر هزینه تولید یک دلیل عمده است, سپس بیت کوین باید حاشیه نزدیک به ارزش به همان اندازه که عرضه گسترده پول (متر 3) برای ایالات متحده.
با وجود این, کارگران معدن در از دست دادن هستند, حتی اگر هزینه بیشتر به بیت کوین معدن.
اگر تعادل تقاضا و عرضه مهم باشد, پس کلاه عرضه روشن و حسابرسی شده بیت کوین باید یک تقاضای ثابت را تعیین کند. هنوز, بیت کوین است که هنوز هم در معرض ابتلا به نوسانات شدید با پتانسیل به سقوط و موشک وار رفتن در همان روز.
مدرسه اتریشی اقتصاد را وارد کنید, که حامیان بیتکوین پذیرندگان بسیار هستند. اقتصاددانان اتریشی معتقد بودند که قیمت هر چیزی توسط عوامل ذهنی حتی هزینه تولید تعیین می شود. عرضه و تقاضا با ترجیحات فردی تعیین می شود. همینطور, می تواند ارزش بیت کوین را توضیح دهد—ارزش درک شده و عوامل ذهنی ممکن است یک بازیکن بزرگتر در اینجا.
دیده می شود که هیچ توضیح روشنی در مورد اینکه چرا ارز دیجیتال—یا حتی پول—ارزش دارد وجود ندارد. قیمت بیت کوین, در این مورد, به نظر می رسد توسط ترکیبی از مدل های اقتصادی کلاسیک رانده می شود, احساسات و سیاست های پولی در ساخته شده.
با این حال, صرف نظر از نظریه اقتصادی که یکی تصویب, ارز رمزنگاری هنوز هم برای یک انقلاب مالی در اختیار. اگر بتواند به شکل دیگری از پول جهانی تبدیل شود, اکوسیستم مالی جهان لغو خواهد شد (خوب یا بدتر, ما نمی دانیم).
در نهایت بیت کوین یک لانچپد برای تجربیات مالی است. استفاده از فناوری بلاکچین پیشگام رونق ارزهای دیجیتال از سال 2016 تا 2017 بود که منجر به دنیای جدیدی از ابداعات بلاکچین شد. امروز, ما به دنبال در ارز رمزنگاری پایدار واقعی است که می تواند یک قیمت ثابت از حفظ.1, با استفاده از ترکیبی از مفاهیم دارایی میخ و بانکداری ذخیره.
به جای اینکه بیت کوین را به عنوان نوعی ارز در نظر بگیرید, به عنوان یک سیستم پرداخت فکر کنید.
بنابراین ارزش واقعی بیت کوین در شبکه خود نهفته است. بیشتر مردم درگیر, بهتر. اساسا این بدان معناست که ارزش بیت کوین بستگی به این دارد که چه کسی مالک است. امروزه با رشد بیت کوین (نه برای استفاده روزانه بلکه برای سرمایه گذاری و تجارت) افراد کنجکاو بیشتری وارد این فناوری جدید می شوند. این یعنی توزیع بیشتر.
با این حال برای اینکه بیت کوین به درستی کار کند باید خود را از شر استخرهای ماینر و معدن خلاص کند و به یک سیستم اثبات سهام تبدیل شود. سیستم اثبات کار بیت کوین معاملات را به طور غیرمعمولی گران می کند — معدنچیان میلیون ها نفر را برای تایید تراکنش های بیت کوین در شبکه با برق و قدرت پردازش رایانه خام می سوزانند. با سیستم اعتباری, بیت کوین خواهد شد برای شبکه خود ارزش. ذینفعان اکثریت بخشی از دارایی های خود را رها می کنند تا به شبکه اجازه رشد دهند و در نتیجه دارایی های خود را به تناسب رشد می دهند.
ساده به نظر می رسد اما امروزه اکثر بیت کوین ها توسط معدنچیان چین استخراج می شوند. اگر می تواند جایگزین, برای مثال, عرضه گسترده پول در ایالات متحده, چه دولت دلیلی برای اتخاذ یک ارز جهانی توسط کارگران معدن از یک ابرقدرت مخالف کنترل را?
اگر ابرقدرت تمایلی, چرا کشورهای کوچکتر را دنبال? هدف ارز جهانی به نظر یک رویا است اما در نهایت اینکه بیت کوین کار می کند یا نه به این بستگی دارد که از چه کسی می شنوید درست مثل جایی که ارزش خود را از کجا می گیرد.
